من پُر از شب،من من پُر از راز نهفته
قلب من بازیچه ی یک عمر حرفای نگفته
من اسیر خاطرات تلخ و پوچم
قلب من زندانی ِ یک شب نخفته ؛

تو تویی مثل همیشه سنگ و مغرور
قلب تو آیینه ی صد رنگ و صد رو
تو همیشه زرد و از جنس خزونی
قلب تو تاریکی ِ پیوسته بی نور ؛

من به تو یک خنده از روی تلنگر
خنده ای پُر درد،کوچک،بی تمسخر
می دهم هدیه،تا تو؛بارِ دیگر
رهایم سازی از بند ِ تنفّر ...


***

من و تو خسته ی این مسیر دوریم
من و تو عاشق خود،خودخواه ِ کوریم
قلب ما اسیر حرف هر کلاغی
من و تو قربانی ِ جنگِ(دردِ)تلافی ؛

من و تو پایه ی برج عاشقاییم
من و تو سنگ صبور قصّه هاییم
قلب ما،قلب قناری های ساکت
من و تو تازه نفس،اوّل راهیم ...